سازمانی است کلی و به گونه ای در اجزاء منعکس می گردد که هر جزء میتواند مانند همچون کل عمل کند. برای آنکه سازمانی با این خاصیت داشته باشیم باید از تخصصی کردن بیش از حد آنها جلوگیری کنیم.

وجههی اجتماعی گیتس در طی 39 سال از تأسیس شرکت مایکروسافت و به قدرت رسیدن آن، دستخوش تحولات زیادی بوده است. ابتدا او را بهعنوان پسربچهای بااستعداد اما منفور و بعد از مدتی بهعنوان یک مدیرعامل باهوش ولی بدخلق میشناختند! بعدها عنوان یک تاجر بیرحم را توسط دیوان عدالت دادگستری به خود اختصاص داد! «فنّاور دوراندیش» لقب بعدی او بود تا زمانی که مدیریت مایکروسافت را به «استیو بالمر» واگذار کرد.
و پس از پشت سر گذاشتن تمام اینها او را بهعنوان یک نیکوکار فعال میشناسند که تماموقت خود را صرف کمک به نجات کودکان سراسر دنیا از معضلاتی چون فلج اطفال، مالاریا، فقر و امکانات ضعیف آموزشی میکند.
بنابراین تعجبی ندارد که در تمام این سالها، کارمندان مایکروسافت و همهی کسانی که او را میشناسند داستانهای مختلفی درباره او بگویند.
در ادامه به بررسی برخی از این ماجراها میپردازیم: